Share the post:

اپوزیسیون ایران یا نبود آن: بازسازی اعتماد سیاسی از طریق اخلاق مِهر – یادداشت تحلیلی

بازسازی اعتماد سیاسی از طریق اخلاق مِهر

اپوزیسیون ایران یا نبود آن: بازسازی اعتماد سیاسی از طریق اخلاق مِهر – یادداشت تحلیلی

بیش از چهار دهه است که اپوزیسیون ایران با بیانیه‌ها، منشورها و پیشنهاد‌های انتقال قدرت به میدان آمده است؛ بیانیه‌هایی که با لحنی بسیار جدی و فوری منتشر می‌شوند، اما دوام و استراتژی پایدار کمی دارند. باوجود ظاهر فعال و هدفمند، واقعیت این است که اپوزیسیون ایرانِ متحد یا پایدار وجود ندارد. آنچه مشاهده می‌شود، میدانی پراکنده از صداهاست؛ بسیاری از آن‌ها صادق‌اند، اما عمدتاً جدا افتاده، بی‌اعتماد و ازنظر اخلاقی ناسازگارند.

این مقاله استدلال می‌کند که مشکل تنها محدود به سرکوب سیاسی یا اشتباهات تاکتیکی نیست، بلکه ریشه‌ای اخلاقی و ارتباطی دارد. در قلب این شکست، فقدان اعتماد نه‌فقط میان رهبران و جوامع، بلکه میان افرادی که ادعای مخالفت با استبداد دارند، وجود دارد؛ افرادی که در عمل فرهنگ انزوا و برتری اخلاقی استبداد را بازتولید می‌کنند.

با اتکا به سنت‌های اخلاقی خود ایران، به‌ویژه مفهوم مِهر، این مقاله پیشنهاد می‌دهد که هر اپوزیسیون پایدار باید از بازسازی رفتار اخلاقی، مسئولیت فردی و اعتماد متقابل آغاز شود. کتاب در دست انتشار کیهان‌شناسی مهر(مهر شناسی) این چارچوب را با جزئیات بیشتری بررسی می‌کند و مِهر را نه‌تنها به‌عنوان حافظه فرهنگی، بلکه به‌عنوان بنیانی برای نظم سیاسی آینده معرفی می‌کند. در این مقاله، مِهر به‌عنوان ابزاری برای بازسازی تدریجی اعتماد ارائه شده است؛ از روابط خصوصی تا همبستگی عمومی و به‌عنوان پاسخی به شکست‌های گذشته که مبتنی بر نمایش‌ها و بیانیه‌های کوتاه‌مدت بوده‌اند.

بازسازی اعتماد سیاسی از طریق اخلاق مِهر
بازسازی اعتماد سیاسی از طریق اخلاق مِهر

مقدمه

بیش از چهار دهه است که مخالفان و اصلاح‌طلبان سیاسی ایران منشورها، میثاق‌ها و نقشه‌های راهی ارائه کرده‌اند که وعده گذار به دموکراسی می‌دهند.

این ابتکارات اغلب در واکنش به خشونت دولتی، بحران اقتصادی یا شوک‌های ژئوپلیتیک شکل می‌گیرند. هرچند برخی از آن‌ها توجه موقت جلب می‌کنند، اما تعداد کمی به ائتلاف‌های پایدار تبدیل می‌شوند. الگوهای پراکندگی، بی‌اعتمادی و ناامیدی در نسل‌های مختلف تکرار می‌شوند.

درحالی‌که بسیاری از تحلیل‌ها به موانع بیرونی مانند سرکوب دولتی، سانسور یا تبعید می‌پردازند، این مقاله بر چالشی داخلی و پایدارتر تمرکز دارد: فرسایش اعتماد میان افراد و جمع. اتحادهای سیاسی اغلب در غیاب پایه اخلاقی مشترک شکل می‌گیرند. بدون اعتماد، حتی منسجم‌ترین دیدگاه‌ها نیز نمی‌توانند ریشه بدوانند.

این مقاله پیشنهاد می‌کند که بازسازی اعتماد نباید از طراحی نهادی آغاز شود، بلکه باید با پرورش اخلاقی آغاز شود. در این مسیر، به سنت دیرپای ایرانی «مِهر» تکیه می‌کند؛ نظامی ارزشی که صداقت، عدالت و دلسوزی را در مرکز روابط انسانی و سیاسی قرار می‌دهد. مِهر یک ایدئولوژی مدرن نیست، بلکه اخلاقی پایدار است که پیش از تقسیمات مذهبی وجود داشته و همچنان زندگی فرهنگی ایران را شکل می‌دهد. اینجا مِهر نه به‌عنوان راه‌حلی واحد، بلکه به‌عنوان چارچوبی ممکن ارائه می‌شود که جوامع پراکنده بتوانند از طریق آن دوباره به هم پیوند بخورند.

اخلاق مِهر و پیش شرط‌های اعتماد

در حافظه فرهنگی ایران، مِهر به حساسیتی اخلاقی اشاره دارد که صداقت، شناسایی متقابل، خودداری و دلسوزی را برجسته می‌کند. ریشه‌های آن در اندیشه زرتشتی باستان است، جایی که میترا حافظ حقیقت و قراردادها بود (بویس، 1979)، اما معنای آن در طول زمان و با سنت‌ها تکامل یافته است. در ادبیات کلاسیک و همچنین در عرف عمومی، مِهر نشان‌دهنده روشی از ارتباط با دیگران است که کرامت را بدون اجبار تأیید می‌کند و حقیقت را بدون تحقیر بازمی‌نماید.

مِهر واژگانی اخلاقی فراهم می‌کند که فراتر از ایدئولوژی قابل‌فهم است. این چارچوب، الزام به یکنواختی مذهبی یا سیاسی ندارد. در عوض، رفتار مشترک را ترویج می‌دهد: صادقانه سخن گفتن، با عدالت عمل کردن، با حکمت بخشیدن، و با فروتنی گوش دادن. این‌ها مفاهیم انتزاعی نیستند؛ بلکه شکل‌هایی از «کار اخلاقی» هستند که قابلیت اعتماد ایجاد می‌کنند؛ یکی از کمیاب‌ترین منابع در زندگی سیاسی ایران.

اعتماد، همان‌طور که فوکویاما (1995) تعریف کرده، انتظار این است که دیگران به‌طور شرافتمندانه و قابل پیش‌بینی رفتار کنند، به گونه ای که همکاری ممکن شود. در جوامعی که نهادها ضعیف یا اقتدارگرا هستند، اعتماد میان فردی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در مورد ایران، جایی که خیانت، نظارت و آسیب‌های اخلاقی اثرات عمیقی بر جای گذاشته‌اند، پرورش چنین اعتمادی باید آگاهانه و بر پایه اخلاق انجام شود.

اخلاق مِهر و پیش شرط‌های اعتماد
اخلاق مِهر و پیش شرط‌های اعتماد

یافتن و گسترش حقیقت مشترک

یکی از قدرتمندترین و درعین‌حال شکننده‌ترین عناصر زندگی سیاسی، حقیقت مشترک است. در جوامع پراکنده و شکسته، حقیقت اغلب قطعه‌قطعه تجربه می‌شود؛ از جمله داستان‌های شخصی از آسیب، مقاومت، سازش یا تبعید. ایجاد اعتماد اخلاقی، به‌جای تحمیل توافق، نیازمند فضایی است که این حقایق بتوانند بیان و شنیده شوند.

مِهر بر گشوده شدن آهسته و صبورانه حقیقت تأکید دارد. این یعنی با گفتگوهای خصوصی، رودررو یا در گروه‌های کوچک شروع کنیم، جایی که افراد بدون ترس از داوری بتوانند سخن بگویند. در این فضاها، اعتماد از طریق افشای خود، همدلی و رفتار اخلاقی مداوم ساخته می‌شود. هرچه تجربیات بیشتری به اشتراک گذاشته و بازتاب داده شوند، نقاط هم‌صدا یا همپوشانی ظاهر می‌شوند. این نقاط می‌توانند بذرهای یک افق اخلاقی مشترک شوند.

برخلاف بیانیه‌های ایدئولوژیک که توافق کامل می‌طلبند، حقیقت در سنت مِهر گفت‌وگومحور است. حقیقت با هم کشف می‌شود، نه تحمیل. نه مطلق است و نه نسبی، بلکه در واقعیت زیسته جای دارد. آنچه اهمیت دارد، توافق همگانی در باور نیست، بلکه صداقت نیت و آمادگی برای تحول است.

نقش بی قضاوتی و انضباط اخلاقی

یکی از اصول اصلی مِهر، پرهيز از قضاوت است—انضباطی برای خودداری از داوری فوری. این به معنای نادیده گرفتن اشتباه یا انکار مسئولیت نیست، بلکه امتناع از شتاب در محکومیت اخلاقی، به‌ویژه در گفت‌وگوی سیاسی است. این اصل پذیرفتن این نکته است که هر فردی با تاریخ و محدودیت‌های خود مشخص‌شده و رشد اخلاقی یک فرآیند زمان‌بر است.

در جنبش‌های سیاسی، این اخلاق حیاتی است. رفتار قضاوتگرانه، به‌ویژه شرمساری عمومی، بسیاری از ائتلاف‌های امیدوارکننده را نابود کرده است. در مقابل، خودداری از قضاوت امکان بازگشت کسانی که اشتباه کرده‌اند، ترمیم روابط شکسته و گنجاندن تدریجی افراد کنار گذاشته‌شده را فراهم می‌کند. بی قضاوتی فضایی اخلاقی ایجاد می‌کند که برای زندگی جمعی ضروری است.

به همان اندازه، انضباط اخلاقی شخصی اهمیت دارد. پیش از آنکه کسی بخواهد دیگران را رهبری یا متحد کند، باید یکپارچگی، فروتنی و قابلیت اعتماد را در رفتار خود نشان دهد. امر سیاسی از زندگی شخصی جدا نیست. همان‌طور که یارشاطر (۲۰۱۱) می‌گوید: «مِهر تنها نحوه حکومت یک حاکم نیست، بلکه نحوه رفتار یک همسایه نیز هست.»

از اعتماد خصوصی تا همبستگی عمومی

اعتمادی که در محیط خصوصی ساخته می‌شود، می‌تواند به زندگی عمومی نیز گسترش یابد. گردهمایی‌های کوچک و هدفمند بر پایه روابط اخلاقی، که برخی آن‌ها را «محفل مهروندی» می‌نامند، می‌توانند آغاز این فرآیند باشند. این محافل نه هسته‌های سیاسی هستند و نه انجمن‌های ایدئولوژیک؛ بلکه فضاهایی برای شنیدن و شناسایی یکدیگرند.

از دل این محافل، اصول مشترک می‌توانند شکل بگیرند. به‌جای تدوین منشور، شرکت‌کنندگان می‌توانند پیمان ساده‌ای از رفتار اخلاقی را بیان کنند که صادقانه عمل کردن، کرامت دیگران را پاس داشتن و عدالت را در روح و عمل رعایت کردن از جمله آن است. وقتی چنین پیمان‌هایی توسط چهره‌های مورد اعتماد در جوامع—معلمان، شاعران، کارگران، پژوهشگران—تأیید شود، بار اخلاقی پیدا می‌کنند.

با رشد این شبکه‌ها، انجام پروژه‌های مشترک ممکن می‌شود. این پروژه‌ها می‌توانند شامل اقدامات انسانی، حفظ میراث فرهنگی یا برنامه‌های آموزشی باشند. آنچه اهمیت دارد، اندازه پروژه نیست، بلکه یکپارچگی اخلاقی و روابطی است که در آن شکل گرفته است. وقتی مردم باوجود تفاوت‌ها همکاری می‌کنند و اخلاق مشترک را رعایت می‌کنند، همبستگی عمومی متولد می‌شود.

از اعتماد خصوصی تا همبستگی عمومی
از اعتماد خصوصی تا همبستگی عمومی

درس‌هایی از شکست‌های گذشته

بسیاری از تلاش‌های گذشته اپوزیسیون شکست خوردند، زیرا تلاش کردند بدون پرورش اعتماد فردی، ائتلاف‌های عمومی بسازند. برخی دیگر نیز با اولویت دادن به ایدئولوژی بر رفتار اخلاقی ناکام ماندند. شعار جای صداقت و استراتژی جای خودکاوی را گرفت.

در مقابل، مدل مبتنی بر مِهر بر توالی اخلاقی تأکید دارد: اول، شخصیت ساخته شود. سپس، روابط شکل بگیرد. و به دنبالش عمل صورت گیرد. اخلاق مسئله‌ای ثانویه نیست؛ بلکه ساختاری است که اعتماد بر آن شکل می‌گیرد و از طریق آن می‌توان در شرایط فشار، اعتماد را حفظ کرد.

نتیجه‌گیری

گذار سیاسی در ایران تنها از طریق اعلامیه به دست نمی‌آید. این فرآیند نیازمند تحول در نحوه ارتباط مردم با یکدیگر است؛ تحولی که نسل‌ها، ایدئولوژی‌ها و زخم‌های تاریخی را دربر می‌گیرد. چنین تحولی را نمی‌توان با قانون یا ابزارهای بیرونی تحمیل کرد؛ بلکه باید از درون پرورش یابد.

مِهر، زمانی که به‌عنوان یک اخلاق و نه یک اصل درک شود، مسیر پیشرویی را ارائه می‌دهد. این اخلاق افراد و جوامع را به تمرین صداقت، دلسوزی، بی قضاوتی و عدالت دعوت می‌کند؛ ویژگی‌هایی که پیش‌شرط اعتماد هستند. اعتماد، به‌نوبه‌خود، امکان وحدت را فراهم می‌کند؛ نه به‌عنوان هدفی انتزاعی، بلکه به‌عنوان عملی زیسته و تجربه‌شده.

در زمانی که خیانت و سوءظن به هنجار زندگی سیاسی تبدیل شده‌اند، مِهر بازگشت به گذشته نیست؛ بلکه راهی است برای گام برداشتن به سوی آینده با کرامت و شرافت.

Related articles

خطر جنگ داخلی در ایران: تفرقه و از دست رفتن کنشگری – تحلیل

چرا اپوزیسیون باید برای جلوگیری از فروپاشی، بدیلی اخلاقی و آینده‌نگر بسازد؟ جنگ ۱2 روزه میان اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران، نه‌تنها

بحران مشروعیت اپوزیسیون ایران

چشم‌انداز، روایت برتر و فروپاشی عاملیت این مقاله به بررسی ناتوانی مزمن اپوزیسیون ایران در ایجاد مشروعیت داخلی، درحالی‌که با رژیمی تضعیف‌شده