Share the post:

ایران در نقطه‌عطف تاریخی: احیای «مهر» برای صلح و شکوفایی منطقه‌ای

ایران در نقطه‌عطف تاریخی: احیای «مهر» برای صلح و شکوفایی منطقه‌ای

ایران در نقطه‌عطف تاریخی: احیای «مهر» برای صلح و شکوفایی منطقه‌ای

ایران امروز در نقطه‌ای سرنوشت‌ساز قرار گرفته است؛ کشوری که سال‌هاست با پیامدهای مدیریت اقتدارگرایانه، فروپاشی اقتصادی و ناکامی در تحقق بلندپروازی‌های منطقه‌ای دست‌وپنجه نرم می‌کند. شکست‌های پی‌درپی در سوریه، لبنان و یمن نه‌تنها موقعیت ژئوپلیتیک ایران را تضعیف کرده، بلکه آن را در انزوای بین‌المللی، بحران اقتصادی و گسست اجتماعی فروبرده است.

با این حال، تاریخ به ما نشان می‌دهد که در دل بزرگ‌ترین بحران‌ها نیز فرصت‌هایی برای تغییرات بنیادین و دگرگون‌کننده شکل می‌گیرد.

1.بحران کنونی ایران

چالش‌های داخلی

ساختار دوگانه حکمرانی در ایران – که روحانیت حاکم و سپاه پاسداران بر آن سیطره دارند – بستری برای فساد و ناکارآمدی فراهم کرده است. امروز بیش از ۷۰ درصد جمعیت کشور زیر خط فقر زندگی می‌کنند و بیکاری گسترده جوانان موجی از مهاجرت نخبگان و نیروهای متخصص را به راه انداخته است (بنیاد برتلسمان، ۲۰۲۴). دهه‌ها سوءمدیریت اقتصادی و تورم مداوم، این مشکلات را عمیق‌تر کرده و اقتصاد ایران را در وضعیت بحرانی قرار داده است.

انزوای منطقه‌ای

دخالت‌های فرساینده ایران در سوریه، لبنان و یمن منابع مالی و انسانی کشور را تحلیل برده و در عین حال اعتبار منطقه‌ای‌اش را تضعیف کرده است. ولی نصر در کتاب احیای تشیع (۲۰۰۶) می‌نویسد: «ایران در جاه‌طلبی‌هایش بیش از حد پیش رفت و در نتیجه هم اعتبار خود و هم اهرم نفوذش را از دست داد.» این شکست‌ها نشان می‌دهند که ایران ناگزیر است به سمت همکاری و همگرایی منطقه‌ای بازگردد.

2.چارچوبی برای همکاری منطقه‌ای

به‌جای اتکا به قدرت‌های خارجی، ایران این فرصت را دارد که زمینه‌ساز ایجاد چارچوبی تازه برای همکاری‌های منطقه‌ای باشد؛ چارچوبی الهام‌گرفته از اصول همگرایی اقتصادی و سیاسی اتحادیه اروپا. توافق‌نامه‌های ابراهیم – که روابط اسرائیل با امارات متحده عربی، بحرین و احتمالاً عربستان سعودی را عادی‌سازی کرد – نمونه‌ای روشن از الگویی است که توسعه اقتصادی را بر دشمنی و تقابل ترجیح می‌دهد.

یکپارچگی اقتصادی

ایران می‌تواند با تکیه بر موقعیت راهبردی و منابع طبیعی غنی خود، نقش کلیدی در تسهیل تجارت و ترانزیت انرژی در سراسر آسیای غربی و شمال آفریقا (WANA) ایفا کند. ایجاد مناطق آزاد تجاری و توافق‌های اقتصادی منطقه‌ای می‌تواند نوعی وابستگی متقابل میان کشورها ایجاد کرده و احتمال بروز درگیری را کاهش دهد، در حالی که بستر مشترکی برای شکوفایی اقتصادی فراهم می‌سازد.

یکپارچگی اقتصادی
یکپارچگی اقتصادی

حکمرانی و همکاری فراگیر

وجود شورای منطقه‌ای – مشابه ساختارهای نهادی اتحادیه اروپا – می‌تواند بستری برای پرداختن به مسائل امنیتی، توسعه‌ای و حکمرانی باشد. چنین شورایی می‌تواند اقدامات زیر را پیش ببرد:

  • سیاست‌گذاری مشترک در حوزه‌هایی چون تجارت، تغییرات اقلیمی و زیرساخت‌ها.
  • توافق‌های چندجانبه برای بازسازی کشورهایی مانند سوریه، یمن و عراق.
  • ایجاد سازوکارهایی برای حل‌وفصل اختلافات و تقویت صلح.

تبادل فرهنگی و آموزشی

احیای دیپلماسی فرهنگی از طریق همکاری‌های علمی و هنری می‌تواند پیوندهای منطقه‌ای را عمیق‌تر کند. برنامه‌هایی با محوریت میراث مشترک – از جمله حفظ آثار تاریخی و طرح‌های آموزشی فرامرزی – قادرند حس همبستگی و احترام متقابل را در میان ملت‌های منطقه تقویت کنند.

دکتر داریوش شایگان در توصیف ماهیت این رویکرد می‌گوید:

«ژرفای معنوی و فرهنگی ایران همواره به آن امکان داده است تا از بحران‌های آنی خود فراتر رود. ایران با بازگشت به ریشه‌های مهر و همبستگی می‌تواند سرنوشت خود و منطقه را از نو تعریف کند.» (شیزوفرنی فرهنگی: جوامع اسلامی در مواجهه با غرب، ۱۹۹۲).

3.احیای مهر: چشم‌اندازی سیاسی و اقتصادی

تاریخ فرهنگی و سیاسی ایران الگویی روشن برای دگرگونی پیش روی ما می‌گذارد؛ الگویی ریشه‌دار در اصل باستانی «مهر» – یعنی همدلی، همبستگی و عدالت. رهبرانی چون کوروش بزرگ و ابومسلم نمونه‌هایی از حکمرانی مبتنی بر شمول‌گرایی و احترام به دیگران بودند؛ شیوه‌ای که امروز هم می‌تواند الهام‌بخش بازآفرینی مسیر ایران در عرصه داخلی و منطقه‌ای باشد.

کوروش بزرگ، بنیان‌گذار امپراتوری هخامنشی، همچنان نماد ماندگار حکمرانی بر پایه تساهل و عدالت است. سیاست‌های او که در منشور کوروش ثبت شده، بر آزادی مذهبی، تنوع فرهنگی و حکمرانی عادلانه تأکید داشت. کوروش اعلام کرده بود: «من به آیین‌ها، رسوم و ادیان ملت‌هایی که زیر فرمان من هستند احترام خواهم گذاشت و هرگز نخواهم گذاشت هیچ یک از والیان یا کارگزاران من به آن‌ها بی‌احترامی کنند یا آن‌ها را خوار بشمارند.»

ابومسلم نیز، به‌عنوان شخصیتی سرنوشت‌ساز در تاریخ ایران و اسلام، توانست ایرانیان و دیگر اقوام را ذیل چشم‌انداز مشترک «مهر» گرد هم آورد و نخستین انقلاب شناخته‌شده ایران را رهبری کند. رهبری او آغازگر دوران طلایی دستاوردهای فکری، علمی و فرهنگی بود و نشان داد ایران توانایی الهام‌بخشی برای تحولات بنیادین را دارد.

حکمرانی جامعه‌محور و الگوی چهارشاخه‌ای

آینده حکمرانی در ایران در گرو تمرکززدایی و بهره‌گیری از «مدل چهارشاخه‌ای حکومت» است که در کتاب محور امید مطرح شده است. این ساختار با هدف توانمندسازی شهروندان، تقویت پاسخ‌گویی و ترویج عدالت طراحی شده و شامل محورهای زیر می‌شود:

قوه مجریه: مسئول دفاع، سیاست خارجی و نظارت بر توزیع عادلانه منابع ملی خواهد بود. دولت مرکزی در این ساختار با اختیارات محدود فعالیت می‌کند تا نقش آن بیشتر در توسعه و پیشرفت کشور باشد، نه در بازتولید تنش‌ها و دشمنی‌ها.

قوه مقننه: متشکل از نظامی دو مجلسی است؛ یک مجلس نماینده جوامع محلی و مجلسی دیگر برای تضمین انسجام ملی. این ساختار توازنی میان خودمختاری محلی و وحدت ملی ایجاد می‌کند.

قوه قضائیه: نهادی مستقل و بی‌طرف خواهد بود که وظیفه‌اش صیانت از حقوق فردی و تضمین پایبندی به حاکمیت قانون است. دادگاه‌های محلی به اختلافات در سطح جامعه رسیدگی می‌کنند و دادگاه‌های ملی مسئولیت مسائل اساسی و قانون اساسی را بر عهده دارند.

صندوق اعتماد ملی: این شاخه همانند بانک عمومی عمل می‌کند و مدیریت درآمدهای حاصل از منابع طبیعی، مالیات‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها را بر عهده دارد. این صندوق با ارائه وام به جوامع محلی و کارآفرینان، توسعه پایدار و توزیع عادلانه منابع را تضمین می‌کند.

4.ظرفیت‌های یک «وانا»ی متحد

چارچوبی برای همکاری در منطقه آسیای غربی و شمال آفریقا (WANA) می‌تواند هم‌تراز اتحادیه اروپا باشد و بستر ثبات، رشد و هم‌افزایی را فراهم کند. تحقق چنین چشم‌اندازی نیازمند آن است که ایران گام‌های زیر را بردارد:

حمایت از بازسازی کشورها

مشارکت فعال در بازسازی کشورهایی مانند سوریه، یمن و عراق می‌تواند جایگاه ایران را به‌عنوان نیرویی برای صلح و توسعه تثبیت کند. ایران از رهگذر اختصاص منابع و انتقال دانش فنی می‌تواند حسن نیت خود را نشان دهد و از شدت تنش‌های منطقه‌ای بکاهد.

پیشگام شدن در توسعه اقتصادی

ایجاد سرمایه‌گذاری‌های مشترک در حوزه‌هایی همچون کشاورزی، فناوری و انرژی‌های تجدیدپذیر می‌تواند زمینه اشتغال و نوآوری را فراهم سازد. حضور ایران در پروژه‌های زیربنایی منطقه‌ای – از جمله خطوط ریلی فراملی و خطوط انتقال انرژی – به تقویت پیوندها و وابستگی متقابل میان کشورها کمک خواهد کرد.

پیشگام شدن در توسعه اقتصادی
پیشگام شدن در توسعه اقتصادی

ترویج وحدت منطقه‌ای

وجود یک شورای متحد در چارچوب وانا می‌تواند به چالش‌های مشترکی مانند کمبود آب، تغییرات اقلیمی و بحران‌های بهداشت عمومی بپردازد. این رویکرد با میراث تاریخی رهبری ایران هم‌خوان است؛ میراثی که بر پایه مهر، همدلی و همکاری استوار بوده است.

نتیجه‌گیری: چشم‌اندازی برای صلح و شکوفایی

هم‌زمانی دگرگونی‌های ژئوپلیتیک با بحران‌های درونی ایران، فرصتی کم‌نظیر برای تحول بنیادین فراهم کرده است. ایران می‌تواند با الهام از رهبران تاریخی خود و پذیرش نظم سیاسی نوینی که بر پایه «مهر» استوار است، نقش خویش را به‌عنوان نیرویی برای صلح و شکوفایی در منطقه WANA (وانا) بازتعریف کند. ایجاد چارچوبی برای همکاری منطقه‌ای، در کنار مدل چهارشاخه‌ای حکمرانی، می‌تواند ثبات را در منطقه تقویت کرده و الگویی جهانی برای حل چالش‌ها از مسیر همکاری و همدلی ارائه دهد.

چنان‌که مولانا سروده است:

«مانند درخت باش، بگذار برگ‌های مرده بریزند؛ دوباره آغاز کن، ریشه در عشق و مهر.»

ایران با انجام اصلاحات راهبردی و مشارکت فعال در تعاملات منطقه‌ای می‌تواند به چراغ امید و پیشرفت برای منطقه و حتی جهان بدل شود.

Related articles

کارآفرینی و حکمرانی اخلاقی

کارآفرینی و حکمرانی اخلاقی: مطالعه‌ای تطبیقی بر اندیشه‌های لودویگ فون میزس و سیاست مِهر در ایران باستان این مقاله به بررسی همگرایی

بحران مشروعیت اپوزیسیون ایران

چشم‌انداز، روایت برتر و فروپاشی عاملیت این مقاله به بررسی ناتوانی مزمن اپوزیسیون ایران در ایجاد مشروعیت داخلی، درحالی‌که با رژیمی تضعیف‌شده